شروع برنامه عصر چهار شنبه 18/09/94 ساعت 16:00 از یزد در قالب سه دستگاه خودروی سواری جمعا چهارده نفر
ساعت 5:00بامداد پنج شنبه همزمان با رحلت پیامبر اعظم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) از بیست کیلومتری مشهد الرضا پیاده روی
را شروع نموده پس از اقامه نماز صبح در ایستگاه زائران پیاده حرم رضوی براه افتادیم و در ساعت 10:00 همراه با هیاتهای عزاداری وارد حرم مطهر شدیم.
با هماهنگی هیات حضرت علی اکبر (ع) محله ساباط سرچشمه زارچ به محل اسکان هیات رفتیم . و مورد لطف دوستان قرار گرفتیم . سه روز در خدمت بزرگواران بوده وپس از آن ساعت 23:00روز شنبه 21/09/94 راهی یزد شدیم .
برنامه در ساعت 12:00 ظهر یکشنبه با رسیدن به یزد به پایان رسید.
بارگاه امامزاده حسین بن موسی کاظم (ع) طبس
جمع گروه صرف شام طبس
ایستگاه استقبال از زائرین پیاده
جمع گروه در محل اسکان هیات
عزاداری در جوار حرم مطهر رضوی به همراهی هیات حضرت علی اکبر (ع)
تربت پاک شهدای فاجعه ی منا در جوار حرم مطهر 
شام آخر حرکت به یزد
این تصویر سنگ قبر (آن ماری اشمیل)، محقق و اسلام شناس آلمانی است
که قبل از مرگش گفته بود روی سنگ قبرش حدیثی از امیرالمومنین، امام علی(ع)
را حک کنند. مولا در این حدیث فرموده اند: "الناس نیام، فاذا ماتوا انتبهوا"؛
مردم در خواب‌اند، وقتی می میرند بیدار می شوند.
ماجرا از این قرار است که بین سال‌های هزار و صدو چهل و چهار تا هزارو صد و چهل و پنج قمری
به دستور نادرشاه افشار سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر که از جنگ هرات به غنیمت گرفته بود را در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط صحن عتیق عبور می‌کرده نصب می شود تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون این سنگ که سه کر گنجایش داشته، استفاده کنند
چند سال بعد، یکی از سرداران فتحعلی شاه که جان وی را از خطری احتمالی نجات می دهد. آن زمان از طرف یکی از دول خارجه، بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار می رسد و شاه قصد گشودن آن را می کند اما اسماعیل خان که بسته را مشکوک می بیند درخواست دارد این کار در محوطه? کاخ به وسیله? خدمتگذاران انجام شود تا احتمال سوء قصد از شاه دور بماند. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر می شود. شاه به رسم پاداش از دور اندیشی وی، هم وزن اسماعیل خان به او طلا اهدا می کند. او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب می کند تا گنبد و پایه های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان سقا خانه را «سقاخانه اسماعیل طلائی» نام می گذارند. بر فراز سنگاب پوششی هشت ضلعی و سقفی گنبدی شکل بنا و آن را طلا کاری می کند. سقف گنبدی شکل سقاخانه بر روی پایه‌هایی از سنگ مرمر کنده‌کاری شده و کاشی قرار دارد و سطح آن از بالای کاشی پایه‌ها با خشت‌های مطلا و پیرامون آن با اسماء ا… تزیین شده است . این سردار اهل مهدی شهر سنگسر سمنان بوده است.
در گذشته آب سقاخانه اسماعیل طلایی از طریق چشمه‌ای به نام چشمه گیلاس در فاصله 48 کیلومتری مشهد امروز تامین می‌شد. بسیاری از زائران با آوردن قمقمه های خالی از این آب برای تبرک و تیمن و بردن آن به شهر خود برمی دارند .
بسیارند آنها که با دلی صاف، آبی از سقاخانه حرم امام رضا (ع) به نیت شفای بیمارشان برده اند، بسیارند آنها که برای روشنی قلب و روحشان، جرعه از این آب را نوشیده اند، بسیارند آنها که به جای شمع، نذری کرده اند برای تامین روشنایی اطراف سقاخانه و لیوان هایی که در اختیار زائران قرار می گیرد و بسیارند آنها که هنوز به یاد لب تشنه حسین و مشک پرخون سقای کربلا و گلوی خشک شهید شش ماهه عاشورا، آب را با بغض و اشک می نوشند، در حرم امام رضا (ع) یه یاد جدشان امام حسین -ع- و مگر چنین آبی، جز روشنی است؟
پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و
گفت : پدر بیا بازی کنیم پدر که بی حوصله بود قسمتی از روزنامه را که عکس نقشه دنیا
بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد.
پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو از کجا یاد گرفتی؟
پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدای متعال درخواست کمک کرد .
مرد بی ایمانی که برنامه را گوش می کرد تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد آدرس زن را پیدا کرده مقدار قابل توجهی خوراکی تهیه کرده و به منشی خود سپرد تا به دست زن برساند. ضمنا به او گفت: در جواب زن که می پرسد چه کسی اینها را فرستاده؟ بگوید: کار شیطان است .چون منشی امانت را به زن سپرد زن خیلی خوشحال و سپاسگزار شد بدون سوال اغذیه را تحویل گرفت .منشی از وی پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی این ها را فرستاده؟ زن پاسخ داد: فرقی نمی کند خداوند که بخواهد دعایی را مستجاب نماید گاهی خود شیطان را نیز وسیله قرار می دهد!!!
