• وبلاگ : اسفنديار-جوزمESFANDYARI-JAVAZM
  • يادداشت : دوره 118 ماللک اشتر نيروي دريايي سيرجان
  • نظرات : 9 خصوصي ، 70 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    + علي شرفي 
    سلام
    زمستان 79 تحت عنوان دوره 20 دوره آموزشي 45 روز رو گذرانديم . افسر وظيفه بوديم. شرايط محيطي واقعا سخت بود خيلي از بچه ها به شدت مريض شدند. سينوزيت من يادگاري اون دوران بود. از فرمانده ناخدا آريانژاد ناوسروان علي اکبر رهسپار ادهمي و بقيه بودند که نامشان در خاطرم نمانده.با اينکه چندان خاطره خوبي از پادگان ندارم با اين حال باز دوست دارم آسايشگاه هامون رو دوباره ببينم .
    + شهرام 
    با سلام.بسيار عالي بود.هيچ وقت ابتداي ورود به پادگان سيرجان يادم نميره.من دوره 124 البرز بودم آبان سال 71.فکر کنم دوره 118زمانش رو اشتباه نوشتيد يا دوره رو.در هر صورت ممنون
    + مهيار 
    سلان به همه عزيزان
    دوره188 گردان حمزه 1،2 سيرجان اعزامى اسفند 76 ودوره اموزش درجه داريم و توبندرعباس، ناو پلنگ با درجه مهناوى دومى تموم كردم و بعد به ناو دلوار و سپس به ستاد ناونيپ سطحى منتقل شدم اون موقع اقاى محرم معقول ناخدا يك بود و فرمانده ناونيپ بودو تيمسار سيارى كه الان فرمانده نيرو هست فرمانده دوم منطقه بود ، يادش بخير شهرى كه خدمت ميكردم شرايطش خيلي بد بود اما من خيلي خوب و خوش و با كلي خاطرات شيرين كه دلم واسه همشون خيلي تنگشده خدمت كردم از تك تك ناو ها و هم خدمتي هايي كه تو اون ناوها تقسيم شده بودند خاطره دارم،رفقا دلم واسه شما و اون دوران خيلي تنگ شده،مهناوى دوم سابق رسته برق مهيار كريم پور??
    + حميد 
    تا يادم نرفته بگم امروز 26 ارديبهشت 1396 هستش. راست راستي دلم براي اون دوران ميگيره و ياد و نام دوستان هم خدمتي ميکنم. اردو و ميدان تيري که که گفتيد در 20 کيلومتري بندرعباس قرار داشت و ما در چادر انفرادي شمع روشن ميکرديم و خيلي زود چادر گرم ميشد. گرم که چه عرض کنم يک مقدار هوا ميگرفت و ما کلي کيف ميکرديم. خشم شب رو يادم مونده که بعد از نيمه شب به ما اعلام کردند و تو تاريکي شب فرمانده دسته فرياد ميزد دشمن در مقابل شما سنگر گرفته ما هم که از خواب پريده بوديم از زور سرما به او زير لب فحش ميداديم که دشمن کجاس؟
    + حميد 
    سلام دوست عزيز من حميد هستم. دوره سوم افسر وظيفه ها، که از تهران اعزام شديم و در يگان عمار، بيست سال پيش در اين پادگان دوره آموزش رو گذرانديم. شرايط سختي بود و هواي نامطلوب سيرجان اذيتمون ميکرد. وقتي ياد آن دوران مي افتم گريه ام ميگيره و دوست دارم برگردم به آن زمان به ياد ماندني. تا وقتي آنجا بوديم و دور از شهر و خانه به ما سخت ميگذشت و دوست داشتيم زمان هر چه زودتر بگذرد ولي الان دلتنگ اون روزها هستم. فرمانده پايگاه اگر اشتباه نکنم ناخدا فعله گري بودند.
    + محمد 
    سلام ميدون تير جاده سيرجان بندرهست نه سيرجان بردسير الان هم اون باغ ملاقات شده کافي شاپ
    پاسخ

    سلام عزيز ممنون که سرزدي اما من نوشتم اردوگاه تو جاده بردسير بود ميدون تير بله توجاده بندره
    + غلامرضا 
    دوستان عزيزبنده يک کانال تلگرام راه اندازي کردم بنام navyدرصورت تمايل مي تونيد عضو بشين وباهم خاطرات خوب وبددوران سربازي روبه اشتراک بگذاريم
    + غلامرضا 
    اعزامي 81/09/18گردان حمزه گروهان سه وچهاربعدشم افتادم بندرعباس ناوگان خدمات شماره يک که فرماندش ناخدا اميدي بودوازانجاهم تقسيم شديم وافتادم هواديا خدمات شماره سه که فرماندش ناخداکارگري بود
    + آرام آريا 
    سلام بسيار زيبا بود آره يادش بخير باشه من هم با يک سري از دوستان افسرووظيفه اونجا بوديم فکر کنم همدوره شما بوديم
    فرمانده گروهان شما کي بود ؟
    پاسخ

    سلام متاسفانه يادم نيست سپاسگذارم که به من سرزدي
    + M.r 
    چقد خوب توصيف کرديد
    نامزد منم اول شهريور 95 اعزام به سيرجانه خيلي ناراحتم
    + رضا 
    با سلام
    ممنون از خاطراتتون ، هميشه خاطره ها شيرينن ، مخصوصا که من يکم شهريور 1395 هم اعزامم همونجا که شما بودين
    يکي تزدوستام اونجاست شنيدم خيلي بدجاييه ، ولي چاره چيست ...
    توکلت علي الحي الذي لايموت
    به اميد خدا
    پاسخ

    خيلي قدرش رو بدون موفق باشيد
    + ض 
    با سلام
    من هم در دوره‌ي 144 بودم (1373/04/18). يادش به خير. سركار اميري......
    البته دوست عزيز به جاي انتخاب فونت Bardiya بهتر نبود با فونت Tahoma كه استاندارد اينترنت است استفاده مي‌نموديد؟
    + سيدکاوه 
    سلام
    منم فردا 1تير اعزامم. نميدونم اوضاع چطوره اما ميدونم بعد هر سختي راحتي هم هست، پس زياد نگران نيستم. اميد به خدا
    + فرهاد 

    سلام واقعا زيبا همه چي رو خوب توصيف کرده بودين من هم 95/3/19 اعزام هستم نيروي انتظامي کرمانشاه پادگان شهيد رجايي

    از الان که استرس گرفته چي ميخوام بشم چي چيشه ...

    ولي سربازي يه دينيه گردن هر پسري بايد بره بلکه ادم شد

    پاسخ

    سلام وسپاس شکسته نفسي ميفر مايين. خدمت فقط تجربه خوبي به آدم ميده وگرنه آدميت جوهره وجود هر مسلمونه
    + محمد 
    خيلي زيبا بود. انقدر خوب تعريف کرديد که خودمو توي اون شرايط حس کردم.
    من هم تقريبا 2 هفته ديگه که ميشه 1ارديبهشت 95 ، تاريخ اعزاممه و بايد اموزشي رو اونجا بگذرونم.

     <      1   2   3   4   5      >